برخی از کودکان دوست دارند قبل از خواب برایشان داستان بخوانند و با داستان ها و لالایی های والدین خود به خواب روند. بسته به شرایط والدین همیشه سعی می کنند فرزندان خود را در زمان مناسب بخوابانند. به طوری که خواب ناکافی در سلامت کودک اختلال ایجاد نکند. به موقع خوابیدن بسیار مهم است، اما نحوه خواب کودکان را نیز نباید نادیده گرفت.
کارشناسان روانشناسی هماسای با تاکید بر اینکه وقتی کودک کتاب می خواند با دیدن شخصیت های داستان در ذهن خود و تصور ناخودآگاه صحنه ها در ذهن خود موضوع را جهت می دهد، گفت: این کار باعث رشد مغز کودک و تقویت قوه تخیل او می شود. . اما با تماشای فیلم کودک به مصرف کننده ای تبدیل می شود که به تحریک ذهنی کمتری نیاز دارد.
کتاب خواندن برای بچه ها را از چه سنی آغاز کنیم؟
قصه گفتن برای کودکان چه تاثیری بر آرامش او دارد؟
بهتر است داستان های قبل از خواب برای کودکان به عنوان یک روال و یکی از فعالیت های روزانه تعریف شود که می تواند به آرامش در هنگام خواب کمک کند.
در پایان یک روز پرمشغله، یک داستان خوب قبل از خواب می تواند به فراموش کردن مشکلات روز کمک کند و به خانواده کمک کند تا استرس و سر و صدای روز را فراموش کند.
قصه گفتن برای کودکان ممکن است آن ها را برای خواندن تنبل کند؟
به این فکر اشتباه نرسید که قصه گفتن برای کودکان می تواند باعث شود آنها تنبل شوند.
کودکان در صورت لذت بردن از خواندن در وهله اول ، بیشتر به خواندن کتاب تشویق می شوند و قصه گفتن برای کودکان روشی عالی برای عاشق کردن آن ها به خواندن کتاب است.در واقع شما مراحل اولیه ی علاقه مند کردن او را به کتاب فراهم می کنید و شما آن را به این دلیل انجام می دهید که از یک سن خاص، وقتی بزرگ می شود، نمی خواهید برایش کتاب بخوانید، اما عشق او به کتاب باعث می شود که خودش کتاب پیدا کند.
کودکانی که از سنین جوانی بیشتر در معرض کتاب و داستان قرار می گیرند ، بیشتر تمایل دارند که به طور مستقل کتاب بخوانند ، که می تواند در همه ابعاد آینده آنها کمک کند .
چرا قصه گفتن برای کودکان موجب اقزایش هوش هیجانی کودک می شود؟
کتابها میتوانند به بچههای کوچک کمک کنند تا با احساسات بزرگ کنار بیایند و داستانهای قبل از خواب میتوانند راهی برای صحبت در موقعیتهای سخت باشند.
خواندن به کودکان کمک می کند تا بفهمند که تنها نیستند و دیگران نیز مشکلات و احساسات مشابهی را تجربه کرده اند.
با به اشتراک گذاشتن کتاب ، فرصت هایی برای بحث در مورد موضوعات دشوار ، مانند بیماری یک عضو خانواده ، فراهم می شود و ساختاری را برای انجام این مکالمات فراهم می کند.
مزایای ذکر شده در زیر احتمالاً هر والدینی را تشویق می کند که برای فرزندان خود کتاب بخواند. این مزایا عبارتند از:
- حافظه را تقویت می کند: یک داستان خوب ذهن کودک را درگیر می کند و باعث می شود داستان را دنبال کند و آن را به خاطر بسپارد. حافظه فرزندتان را به چالش بکشید و از او بخواهید که افکار خود را در مورد رویداد یا فردی که قبلا در داستان معرفی شده به اشتراک بگذارد.
- خلاقیت و تفکر انتزاعی را تقویت می کند: غوطه ور شدن در دنیای جادویی فرش های پرنده و حیوانات سخنگو، منجر به تحریک تخیلات کودک شده و مهارت تفکر خلاق را در او پرورش می دهد. همچنین به کودک کمک می کند که مثلاً با یک سگ گرسنه یا یک درخت خشک همدردی کند. از او بپرسید وقتی به آسمان و ابرها پرواز می کند چه احساسی خواهد داشت؟
- مهارت های زبان را بهبود می بخشد: با خواندن کتاب مهارت های زبانی کودک خود را تقویت کنید. کودک با گفتن داستان، کلمات جدید و مفاهیم بیشتری را هر روز یاد می گیرد. مهم این است که این مهارت در قالب بازی و سرگرمی به کودک آموزش داده شود و نه به زور.
- گنجینه ی لغات کودک را غنی می کند: با شنیدن کلمات جدید در داستان همراه با معنی، کودک به سرعت کلمات جدیدی را به دایره لغات خود اضافه می کند. همچنین می توانید از فرهنگ لغت برای کمک به درک بهتر واژگان به فرزندتان استفاده کنید.
- مهارت های ارتباطی را ارتقاء می بخشد: قرار گرفتن مکرر در معرض عبارات یا کلمات در زمینه های مختلف باعث افزایش اعتماد به نفس کودک در استفاده از آنها در مکالمه عادی می شود. روز بعد، سعی کنید از یک کلمه یا عبارت جدید استفاده کنید تا فرزندتان را وادار کنید که از همان الگو پیروی کند.
- رشد مغز را تقویت می کند: گفتن داستان با صداهای اغراق آمیز و زمینه های متحرک و کم و زیاد کردن صدا باعث تقویت و تحریک بخشی از مغز درگیر در پردازش زبان به ویژه قشر شنوایی می شود.
- افق دید کودک را گسترش می دهد: داستان ها به افزایش دانش کودک در مورد چیزها، افراد در جهان کمک می کند. خواندن داستان های مختلف برای کودک دید او را باز می کند و به او کمک می کند تا در مورد فرهنگ ها و چیزهای مختلف بیاموزد.
- ارزش های اخلاقی کودک را توسعه می دهد: داستان های اخلاقی کوتاه هستند و بطور مستقیم پیامی را برای کودک بیان می کنند که به راحتی قابل درک است. فرزند شما از طریق داستان های آموزنده، رفتار نیک، اخلاق اجتماعی و احترام به دیگران را می آموزد.
- استرس را کاهش می دهد: نگرانی ها و اضطراب های کودکان را می توان با گوش دادن به داستان ها برطرف کرد. کودک با کمک داستان ها مشکلات خود را فراموش می کند و به دنیایی جادویی سفر می کند. نتیجه یک کودک سالم و شاد خواهد بود. گاهی اوقات یک کودک می تواند با یک شخصیت یا موقعیت ارتباط برقرار کند و ترس های خود را با شما در میان بگذارد.
- دیدگاه کودک توسعه می یابد: کودکان با شنیدن داستان، بعضی از شخصیت ها را دوست دارند و بعضی دیگر را دوست ندارند. این به والدین کمک می کند بینشی از دیدگاه فرزندشان کسب کنند و در عین حال موجب تامل و تفکر کودک در مورد داستان می شود.
راه های جذاب ساختن داستان ها برای کودکان
خواندن داستان برای کودک نباید یکنواخت و خسته کننده باشد، برای جذاب تر کردن آن از روش های زیر استفاده کنید:
- استفاده از احساسات و لحن مختلف در هنگام خواندن داستان به رشد اجتماعی کودک کمک می کند.
- به هنگام خواندن داستان، به کودک خود نگاه کنید و برای تقویت رشد اجتماعی و مهارت تفکر ، سوالاتی از او بپرسید.
- اجازه دهید صداها را تقلید کند، تصاویر را تشخیص دهد و کلمات را یاد بگیرد.
- کتاب را با صدای بلند، هیجان زده، با لذت و دقیق بخوانید تا ارتباط خوبی بین فرزندتان و کتاب ایجاد کنید.
- در آغوش گرفتن فرزندتان در حین خواندن کتاب باعث ایجاد حس ارتباط، امنیت و صمیمیت می شود.
- شعرها را با صدای خنده دار حیوانات بخوانید.
- با تکرار مکرر داستان ناامید نشوید، کودکان عاشق تکرار هستند و از آن درس می گیرند.
- عوامل حواس پرتی مانند رادیو و تلویزیون را خاموش کنید.
- با مبالغه در ایجاد صداهایی مانند “هووو” یا “هاشششش” می توانید پیوستگی قشر شنوایی را در کودکان تحریک کنید. قشر شنوایی بخشی از مغز کودک است که صداهای زبانی را کنترل می کند.
- اگر می خواهید کتابخوانی برای کودک در وقت خواب، بیشترین بهره وری را داشته باشد، از ارتباط با او غافل نشوید.
ویژگیهای یک قصه خوب برای کودک
۱-قصههای کودکانه باید کوتاه باشند
یک داستان خوب کودک باید حدودا شامل ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد. مختصر بودن داستان های کودکان ضروری است زیرا مغز کودکان کوچکتر از بزرگسالان است و بنابراین نمی تواند مانند بزرگسالان اطلاعات طولانی و پیچیده را پردازش کند. هرچه داستان در پاراگرافها کوتاهتر باشد، درک آن برای کودک آسانتر است.
البته داستانهای خیلی کوتاه نیز به دلیل حذف جزئیات لازم مانند نکات اخلاقی و توضیحات مهم، نمیتوانند برای کودکان مناسب باشند. در کل، طول یک داستان خوب برای کودک باید به نحوی باشد که او را دچار خستگی و ملال نکرده و با دادن اطلاعات بیش از اندازه او را سردرگم نکند.
۲-تمایز واضح خوب از بد از ویژگیهای مهم داستان خوب برای کودکان است
درست است که در زندگی واقعی مرز بین «خوب» و «بد» به اندازه کتابهای کودکان مشخص نیست، اما برای اینکه کودکان شروع به یادگیری مفاهیم و بخشهای پیچیده کنند، مهم است که از یک مکان ساده شروع کنیم. داشتن الگوی یک پسر خوب و یک پسر بد راه خوبی برای تشویق کودکان به تفکر در مورد عادات و ویژگی های خوب و تشویق آنها به ایجاد عادات خوب است.
نمونه معروف این ویژگی را در کتابهای هری پاتر به وضوح میتوانیم ببینیم. در جلدهای اول داستان هری پاتر که برای کودکان کمسن و سالتر نوشته شده، تقابل خوبی و بدی کاملا آشکار است، اما به تدریج و در سری بعدی کتابهای هری پاتر( با بزرگتر شدن خوانندگان) این تمایز کمرنگتر میشود.
۳-در یک داستان خوب کودکانه نکات مثبت بر نکات منفی غلبه دارد
۴-یک داستان خوب برای کودکان، شخصیتها و قهرمانهای پویا دارد
اگر کودک شخصیتی را دوست داشته باشد، با آن همذات پنداری می کند و بنابراین داستان می تواند تاثیر زیادی روی کودک بگذارد. بنابراین، قهرمانان داستان های کودکان باید پویا و دارای شخصیت، سرگرمی ها، ترس ها و نقاط قوت منحصر به فردی باشند. شما همچنین باید اهدافی داشته باشید، چه اهداف بزرگی مانند بالا رفتن از کوه یا اهداف کوچک مانند یادگیری بستن بند کفش.
شخصیتهای داستانهای کودکان باید با شخصیتهای دیگری مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و سایر شخصیتها نیز ارتباط داشته باشند. در واقع ارتباط باید نقش مهمی در داستان های کودکان داشته باشد. اگر کودکان بتوانند خود را در یک شخصیت بشناسند و ببینند که چگونه با دیگران تعامل دارند، ممکن است درباره نحوه رفتارشان در روابط با دیگران چیزهایی بیاموزند. در واقع، قصه گویی واقعا به کودکان کمک می کند تا در مورد مسائل اجتماعی بیاموزند.
۵-یک قصه خوب باید بیانی جذاب و کودکانه داشته باشد
داستان هایی که شامل کلمات و عبارات خاص یا توضیح مفاهیم در واژگان پیچیده هستند برای کودکان مناسب نیستند. زبان استفاده شده در کتاب باید برای کودکان جالب باشد تا آنها را علاقه مند نگه دارد. در غیر این صورت تمرکز خود را از دست می دهند و می خواهند کار دیگری انجام دهند. کلمات باید به طور طبیعی از صفحه ای به صفحه دیگر جریان داشته باشند. یک راه محبوب برای جذاب کردن داستان برای کودکان استفاده از شعر است. کودکان با بیان شاعرانه کلمات و موسیقی خود ارتباط بسیار خوبی برقرار می کنند.
۶-قصه خوب قصهای است که حاوی یک درس برای کودک باشد
کودکان هر روز یاد میگیرند و رشد میکنند، بنابراین کتابهای کودکان باید پیامهای ارزشمندی را منتقل کنند و در مورد همه چیزهای مهم و مثبت زندگی آموزش دهند مانند:
- زندگی
- دوستی
- خانواده
- عشق
- همدلی
- پذیرش – پذیرفته شدن
- شجاعت
- کار گروهی
- مهربانی
همچنین ، کتاب می تواند راهی برای آموزش مفاهیم ساده مانند اعداد، حروف و رنگ ها باشد. با این حال، راههایی وجود دارد که میتوان بدون نگرانی در مورد آن درس را آموزش داد. بچه ها باهوش هستند و می فهمند که قرار است چه چیزی یاد بگیرند، اما این چندان واضح نیست. بنابراین دلیلی وجود ندارد که این درس را به عنوان یک جمله بدیهی در پایان داستان ارائه کنیم. روند داستان گویی و نتیجه آن به کودک شما درس ضروری می دهد. در واقع، افسانه ها یکی از بهترین راه ها برای آموزش موضوعات پیچیده به کودکان است، برای مثال می توان از افسانه ها برای آموزش همدلی به کودکان استفاده کرد.
درخت بخشنده اثر شل سیلوراستاین یکی از نمونههای کلاسیک کتاب کودکان است که به صورت غیرمستقیم به آنها درس میدهد. نوع دوستی کنترل نشده درخت به بچهها سخاوت را میآموزد و اصرار پسر برای به دست آوردن هر چیزی که میخواهد و تمرکز نکردن بر آنچه نیاز دارد میتواند حتی درسهایی را به بزرگسالان بیاموزد.
۷-قصههای خوب کودکانه حاوی تصاویر با کیفیت و رنگارنگ است
اگر داستانهای کودکان فقط حاوی یک سری کلمات باشد، ممکن است کودکان را خسته کند و آنقدر حواسشان پرت شود که بخواهند به طور کلی از خواندن کتاب دست بکشند. یکی از راههایی که باعث میشود توجه کودک به داستان جلب شود اضافه کردن تصاویری است که داستان را بهبود میبخشد.
۸-یک قصه خوب کودکانه،آغاز، میانه و پایان واضحی دارد
۹-یک داستان خوب برای هر کودکی قابل فهم است
چه داستان هایی برای کودکمان بخوانیم؟
هر داستانی با تصاویر رنگارنگ برای کودک مفید خواهد بود. این داستان ها بر رشد کلی کودک تأثیر می گذارد. داستان های کوتاهی را انتخاب کنید که برای سن و مرحله زندگی فعلی آنها مناسب باشد، مانند داستان پسری که یاد می گیرد اسباب بازی های گم شده را پیدا کند و داستان دختری که در حال یادگیری استفاده از توالت است.
داستان هایی با تصاویر واقعی کودک را با اسباب بازی ها، حیوانات، پرندگان و هر چیز جدید آشنا می کند. داستان هایی با جزئیات کوچک مانند تفاوت بین رنگ ها، شکل ها و اندازه ها به او اجازه می دهد تا تفاوت بین اشیاء اطراف را بداند.
اگرچه کودکان کم سن تر ممکن است قادر به شناسایی تصاویر نباشند، اما با رشد حس بینایی، طرح و شکل های مختلف و رنگ های متضاد، کودکان را به سوی خود جذب می کند.
به طور خلاصه، داستان های قبل از خواب برای کودکان، آنها را به دنیایی فانتزی می برد که در آن خنده و شادی پایانی ندارد. والدین کودکان نباید فراموش کنند، خواندن کتاب و قصه گفتن برای کودکان به اندازه غذایی که به آنها می دهید مهم است. پس مطالعه را برای او عادت کنید و آن را به تاخیر نیندازید.
نیازهای کودکان بسته به سن آنها متفاوت است و برای رفع این نیازها باید از روش های مناسب سن استفاده کرد. یکی از بهترین راهها برای آموزش غیرمستقیم به کودک استفاده از کتابهای داستان است. انتخاب یک کتاب خوب برای کودک کار دشواری است و دقت زیادی می طلبد. هر کتابی برای کودک مناسب نیست زیرا می تواند تاثیری را در کودک به جا بگذارد که به راحتی قابل تغییر یا حذف نیست.
چگونه یک داستان خواب را بگوییم که کودکان را به خواب می برد
- والدین کتاب را با صدایی آرام و آرام بخوانند آرامش والدین به کودک منتقل می شود.
هنگام خواب نباید آنها را تحریک و هیجان زده کنید. - نباید داستان به گونه ای باشد که ذهن او را هنگام خواب درگیر کند.
- پایان داستان باید آرام و کلیشه ای پایان یابد.
- باید شخصیت های داستان در صلح باشند.
- داستان های ترسناک می توانند کودکان را هنگام خواب مضطرب کنند و خواب آرام را از دست بدهند.
- داستان های بسیار تحریک کننده ممکن است موجب شود والدین را مجبور کنند تن صدایان را مدام تغییر دهند که خود می تواند آرامش خواب کودک را بگیرد.
- داستان های هنگام خواب نباید زیاد طولانی و خسته کننده باشند.
-
حرکات هیجانانگیز دست یا حالات چهره میتواند به اندازه صدای خشمگین آزاردهنده باشد.
نور اتاق خواب قبل از خواب چگونه باشد؟
یک داستان مناسب برای کودکان قبل از خواب
همه اردک خاکستری را زشت می نامند.حیوانات از این جوجه اردک فرار می کنند و هیچ حیوانی او را دوست ندارد.او در زمستان به یک باتلاق می رود و یک کشاورز با دیدن او ناراحت می شود و او را نگهداری می کند.اما باز هم کودکان کشاورز از او می ترسند و جوجه اردک به یک غار فرار می کند.زمانی که بهار می رسد او دیگر کاملا بزرگ شده و از غار بیرون می آید اما فکر می کند باز هم همه از او فرار می کنند اما با کمال تعجب می بیند یک دسته قو به او برخورد می کنند و از او استقبال می کنند و وقتی خود را در آن نگاه می کند میبیند که به یک قوی زیبا تبدیل شده.قو به این گله می پیوندد و با خانواده جدیدش پرواز می کند.